نويسنده وبلاگ هيچ مسئوليتي در مورد مطالب ارائه شده در لينكها را
ندارد |
فيلتر
فيلترشکن
فيلتر شکن
آنتي
انتي
آخر
آخرين
اخر
اخرين
جديد
جديدترين
ضد
فيلترينگ
پراکسي |
|
|
Friday, April 09, 2004 |
بادرود فراوان
پيشگــفتــار
در مطلب گذشته درباره ضرورت فلسفه باهم سخن گفتيم حال در اينجا راجع به تعريف فلسفه سخن ميرانيم.
فلســفه چيســت؟
معمولا هنگاميكه مي خواهيم بررسي موضوعي(در اينجا فلسفه) را آغاز ميكنيم از ما ميپرسند موضوع گفتگو چيست؟ و معناي احتمالي واژه اي كه براي نامگذاري آن موضوع بكار ميبريد چيست؟
پس براي بررسي چيستي فلسفه ما با دو نوع پرسش روبروييم از طرفي معني واژه فلسفه و از طرف ديگر موضوعات و مسائلي كه در ان مطرح ميشود.
ابتدا به تعريف واژه فلسفه ميپردازيم (تعريف واژگاني(لغوي) فلسفه ) :
همانطور كه ميدانيم ما ميتوانستيم واژه فلسفه را به هر معنائي كه ميخواستيم بكار بريم (قراردادي-اختراعي) ولي با توجه به اينكه اين واژه از قبل وجود داشته و انسانها براي اداي منظور خاصي به كاربرد آن ميپردازند ما بايد به اين پرسش بپردازيم كه منظور از واژه فلسفه در بين آدميان چه ميباشد؟
واژه فلسفه از واژه فيلســوف زائيده شده است و اين واژه ريشه يوناني داشته و از دو واژگان فيلو (Phio) بمعني دوستار و سوفيا (Sophia) بمعني دانش و دانايي تشكيل شده است اين واژه را نخستين بار فيثاغورث در قرن ششم قبل از ميلاد (تقريبا در 500-580 ق.م) بكار برد پس واژه فيلسوف (فيلوسوفيا) بمعناي عشق به فرزانگي بوده و روش تفكر فيلسوف را فلسفه مي گويند. در يونان و روم قديم فيلسوف به كسي اطلاق ميشد كه حكيم و خردمند يا دوستار خرد باشد.
پيرو انچه در تاريخ امده قبل از سقراط (حدود 469 ق.م) گروهي پديد امدند كه خود را سوفيست بمعني دانشمند ميناميدند اين گروه در استدلالات خود مغالطه و سفسطه نموده و حقيقت را وارونه جلوه ميدادند، سقراط بعلت فروتني(تواضع) و يا بعلت احتراز از همرديف شدن با سوفيستها خود را فيلسوف بمفهوم دوستار دانش خواند. بتدريج واژه فيلوسوفيا، برعكس واژه سوفيست كه از مفهوم دانشمند به مفهوم مغالطه گر سقوط كرد، از مفهوم دوستار دانش به مفهوم دانشمند ارتقا يافت و واژه فلسفه مترادف با دانش گرديد.
از طرفي واژه فيلسوف قبل از سقراط به كسي اطلاق نشده است و بعد از سقراط به كسي مطابق معني رايج فعلي نيز اطلاق نشده است بلكه واژگان فلسفه و فيلسوف بعدها رايج گرديده است.
در قديم چنين تصور ميكردند كه براي وصول به حكمت انسان بايد در خود بيانديشد و درباره جهان تفكر كند و در ذهن خود به تمام حقايق كشف شده آشنا باشد و بدين سبب واژه فلسفه بر مجموع دانشهاي نظري و عملي كه انسان حاصل كرده بود اطلاق ميشد و فيلسوف را جامع علوم ميدانستند.
ياداوري
در سطور بالا به معني واژگاني فلسفه پرداختيم حالا به چند پرسش مرتبط با مبحث بالا ميپردازيم:
1- آيا قبل از يونانيان مباحث مربوطه در حوزه فلسفه مطرح بوده است؟
2- چرا كليه منابع تاريخي فلسفه از يونان شروع ميشود؟
3- ايا يونانيان اولين قوم داراي تفكر فلسفي بوده اند؟
4- اگر نه پس چرا انديشه فلسفي در كتابها از يونان اغاز ميگردد؟
5- اگر بله چه اتفاقي در يونان افتاد كه به جهش توجيه عقلاني هستي رسيدند؟
6- ايا امكان دارد كه يونانيان اين انديشه ها را از اقوام ديگر بعاريت گرفته و انرا پرورش داده باشند؟
7- اگر بله پس چرا اثري از آن انديشه ها نميبينيم؟
8- چطور يونانيان از جهان اسطوره به جهان فلسفه پا نهادند؟
9- ايا اسطوره هاي يوناني عامل تحريك قوه عقليه انها بوده؟
10- ايا روش زندگي يا تغيير روش زندگي يونانيان عامل ايجاد انديشه عقلاني بوده؟
11- ايا اسطوره هاي يوناني متعلق به خود حوزه يونان ميباشد يا از مناطق ديگر به انجا رسوخ كرد؟
12- ايا توجيه اسطوره هاي يوناني باعث رشد انديشه فلسفي يونانيان نگرديده است؟
13- ايا امكان دارد بدليل نقلي بودن انديشه هاي فلسفي ساير قومها اثري از انها نميبينيم؟
14- ايا ممكن است يونانيان انديشه هاي ديگران را بنام خود ثبت نمو ده باشند؟
15- آيا دانستن اينكه انديشه هاي فلسفي از چه زماني شروع شده تاثيري در مباحث فلسفي دارد؟
16- منظور از دانش در تعريف بالا چه ميباشد؟
17- آيا فيلسوف به كليه پرسشهاي مطرح در حوزه هستي بايد پاسخ دهد؟
18- روش كسب دانش بوسيله فيلسوف چگونه ميباشد؟
19- منظور از خرد در تعريف فلسفه جه ميباشد؟
20- و … نظر شما چيه؟
|
Posted By
hamid at 9:42 AM |
| |
__ __ __ __ __ __ __ |
|
مطالب قسمتهاي
گذشته
را در لينك
بايگاني
ميتوانيد بيابيد |
فيلتر
فيلترشکن
فيلتر شکن
آنتي
انتي
آخر
آخرين
اخر
اخرين
جديد
جديدترين
ضد
فيلترينگ
پراکسي |
Tamplate By:
خُسن
آقا
|
|