نويسنده وبلاگ هيچ مسئوليتي در مورد مطالب ارائه شده در لينكها را
ندارد |
فيلتر
فيلترشکن
فيلتر شکن
آنتي
انتي
آخر
آخرين
اخر
اخرين
جديد
جديدترين
ضد
فيلترينگ
پراکسي |
|
|
Tuesday, July 13, 2004 |
با درود فراوان بر همگی
نگاهی به تاریخ یونان باستان
از لحاظ تاريخي آغاز و سرچشمه زندگي يونانيان تا نيمه دوم سده نوزدهم ميلادي بر همه ناشناخته بود.در سال 1874 باستان شناس آلماني شليمان (Schliemann) يافتههاي خود را در ناحيهاي كه تصور ميكرد جنگلهاي معروف ترويا (موضوع حماسه هومروس (Homeros) شاعر مشهور يونان ) است منتشر ساخت ولي در سال 1902 باستان شناس آلماني ديگري بنام دورپفلد (Dorpfeld) ادعا كرد كه آنچه شلمان يافته مربوط به دوراني بس كهنتر در هزاره سوم و دوم پيش از ميلاد است. ولي در آغاز سده بيستم باستان شناس انگليسي ارثر ايونس (A. Evens) پس از كاوش در جزيره كرته ادعا كرد كه شلمان و دورپفلد به سرچشمههاي تمدن يونان دست نيافتند و قدمت آن بيش از آن ميباشد.
بنابراين باستانشناسان تمدن يونان را بدو مرحله تقسيم ميكنند: يكي تمدن كرته (Kerete) كه بوسيله ايونس در سال 1899 بنام مينوآ (Minoa) ] بنابر افسانه يوناني كرته زماني زير فرمانروائي شهرياري بنام مينوس (Minos) و پايتخت وي شهر كنوسوس (Knosos) بوده است.)كه بوسيله مهاجرين آسياي صغير در دوران در دوران برنز ايجاد گرديد و با خود صنايع فلزي و سفالسازي را از خاور دور به آنجا آنجا آوردند و دوران شكوفائي اين تمدن در حدود 2300 تا 1950 پيش از ميلاد بود. و در حدود سال 2000 پ.م جنبش اجتماعي شهرنشيني پديد آمد كه از بخش شرقي آن به قسمت مركزي گرايش يافت و در سواحل شرقي شهرهاي بزرگي پديد آمد و در هر شهر كاخهائي داراي اتاقها و راهروهاي سنگفرش ايجاد گشت و در حدود سالهاي 1950 تا 1550 جادهها و راهها پديد آمدند كه شهرهاي بزرگ مانند كنوسوس و تايستوس را در سواحل شرقي جزيره بهم ميپيوستند. در همين دوران نوشتن نيز پديد آمد كه همانند هيروگليف بود كه احتمالا از مصريان آموخته بودند. مهمترين مشخصه اين دوران برنز و وسايل برنزي بود ولي جالب اينكه در كرته سلاحهاي فراوان يافت نشد و همچنين بدليل عدم وجود برج و بارو در اطراف جزيره احتمالا مردماني صلحجو و دور از هراس جنگ در آن ميزيستند. از لحاظ سازمان سياسي در تمدن مينوآ قدرت سياسي در دست يك نفر نبوده و چندين فرمانروا يا شهريار محلي كه در عين حال كاهن و پيشوايان ديني بودند اداره ميشد و مردم بدانها ماليات جنسي مانند روغن زيتون و غلات ميپرداختند بنابراين دو سرچشمه اصلي شكفتگي تمدن و زندگي اجتماعي مينوآ در جزيره كرته يكي كشاورزي و ديگري بازرگاني بود.
دومين تمدن يونان باستان تمدن موكني (Mokeni) بود كه جانشين تمدن مينوآ گرديد. در حدود سال 1600پ.م اين تمدن در داخل سرزمين اصلي پديد آمد كه مركز آن ناحيه موكناي يا موكنه (Mukene/mukenai) در بخش آرگوليس واقع بوده و در آنجا علاوه بر كشاورزي بازرگاني هم رايج بوده و فرمانروايان آن مال و منال و زر و سيم مياندوختند و همچنين ارابههاي اسبي داشتند كه بعدها در كرته معمول گرديد در موكني نگارگري روي كوزهها را از تمدن كرته آموخته بودند و همچنين نخستين سنگتراشههاي بزرگ تاريخي در قاره يونان در اين ناحيه پديد آمد.
بنيانگذاران تمدن موكني گروههايي از كشاورزان نيمه وحشي شايد از اقوام هند و اروپائي بودند كه به زبان يوناني سخن ميگفتند كه در سالهای 1800ق.م اقوام کشاورز و دریانورد یونانی را به زیر سلطه خود در آوردند و جانشین انها شدند و تمدنی نیمه وحسی ولی بسیار سلحشور و سپاهی منش را پدید آوردند و این زمانی بود که فرمانروایی نامدار و توانایی بنام کنوسوس بر کرته حکومت میراند و تمدن مینوآ را به غایت خویش رساند و توانست خود را تک فرمانروای کرته گرداند و کاخ مشهور و تاریخی خود را بنا نهد.
ولی در سال 1400ق.م در نتیجه یک زلزله یا یک شورش (احتمالا با همراهی موکنائیان)کاخ مینوس ویران و گنجینه های بتاراج رفت . پس از آن کرته بتصرف موکنائیان درامد و آنان به گسترشجوئی در بخش خاوری دریای اژه پرداختند و همچنین کوپروس (قبرس کنونی) را به تصرف خود دراوردند و بازرگانی خود را به کرانه های جنوب باختری آسیای صغیر, سوریه, فلسطین, مصر و از سوی باختری تا جزیره سیکلیا یا سیسیل کنونی (Sikelia) و جنوب ایتالیا گسترانیدند و حتی فراورده های صنعتی آنان به سواحل جنوبی انگلستان فرستاده میشد و در عوض قلع و زر به یونان آورده میشد.
همانطوریکه در حماسه مشهور هومروس آمده است یونانیان دارای ساز و برگهای جنگی نو مانند شمشیرهای گرانبها و سپر و ارابه های اسبی سبکرو بوده که فراهم کننده ثروت و قدرت و سلطه فرمانروایان میگشته و بدینسان باعث افزایش برتری دارندگان اسلحه و زور بر دیگران و سرانجام فرمانروائی آنان بر دیگران و گرفتن سهم مالیات از زیردستان خود میگردید و بدین ترتیب یک طبقه ممتاز و به اصطلاح اشراف در جامعه پدید آمد.
اما در حدود سالهای 1300ق.م تمدن موکنی نیز اندک اندک رو به زوال نهاد که علت را باید در پیدایش نیروهای تازه در صحنه تمدن و تمرکز آن در نواحی خاور زمین را باید جستجو کرد و سپس واپس روی بازرگانی و انحطاط صنعت ضربه های انحطاط را بر این تمدن وارد ساخت. در واپسین مراحل تمدن موکنی , سرچشمه های اصلی دارائی فرمانروتیان و جنگجویان را باید در تاراج و دزدی (بخصوص دزدی دریایی) دارایی دیگران باید جستجو کرد .
سرانجام تمدن موکنی با هجوم قبایل نیمه وحشی که از شمال یونان سرازیر شده بودند و دوریان (Doriai) نامیده میشدند و برهبری و یاری فراریان موکنی فرو ریخت که تقریبا همزمان با فروپاشی تمدنهای اولیه خاور نزدیک و پایان دوره برنز و آغاز عصر آهن بود و با آغاز عصر آهن نیروها و ابزار تولیدی جدیدی پدید آمدند. (معادن آهن در ناحیه لاکونیا (Lakonia) یعنی ناحیه ای که شهر اسپارتا (Sparta), یکی از مهمترین مراکز تمدن یونان بعدها در آن برپا گردید, وجود داشتند.)
هجوم دوریان که هنوز در مرحله زندگی اجتماع نخستین بودند و سیمای بارز طبقاتی نداشتند, نظام اجتماعی بر پایهد های بردگی و بهره کشی را که در تمدنهای کرته و موکنی برپا شده بود واژگون ساخت آنچه که مهم است اینکه با فروپاشی تمدن موکنی ها مظاهر تمدنی آنها مثل صنعت گران , آهنگران , زرگران , سفالگران هنوز بودند و اندکی نگذشت که سفالها و کوزه هایی زیباتر از گذشته تولید گشت ولی مناسبات اجتماعی و سیاسی و طبقات حاکم بر جامعه در آنزمان دستخوش تغییر گردید و با ناپدید شدن تمرکز سیاسی, شهرها فعالیت خود را بصورت واحدهای مستقل خودمختار آغاز کردند.
...
آنچه تا اینجا پیداست اینکه برروی هم تمدنی که در سرزمین یونان اندکی پس از آن به درخشانترین شکل پدید آمد از هیچ آفریده نشده بود.
ادامه دارد
از اینکه دوباره مطالب زیاد و (بسیار) کسل کننده شده بسیار شرمگینم .
باور کنید لازمه که این مطالب گفته شود.
پایدار باشید
تا بعد ...
|
Posted By
hamid at 10:26 AM |
| |
__ __ __ __ __ __ __ |
|
مطالب قسمتهاي
گذشته
را در لينك
بايگاني
ميتوانيد بيابيد |
فيلتر
فيلترشکن
فيلتر شکن
آنتي
انتي
آخر
آخرين
اخر
اخرين
جديد
جديدترين
ضد
فيلترينگ
پراکسي |
Tamplate By:
خُسن
آقا
|
|