با درود فراوان بر دوستان گرامي
اسطوره هاي يونان – جهان بيني يونانيان قبل از پيدايش فلسفه
آدميان از هنگاميكه نخستين هسته هاي زندگي اجتماعي پديد آمده بود در پيوند خود با جهان پيراموني و در برابر آن داراي واكنش ذهني بوده اند. و اين واكنش ذهنی در برابر جهان طبيعت پيوستگيهاي نهاني با چگونگي و امكانهاي زندگي مادي زميني آنان داشته است . نياز هميشگي آدمي به جهان پيراموني چونان سرچشمه زندگي مادي او از يكسو و ناتواني وي در تحقق بخشيدن به همه خواستهاي خود بعلت مقاومت نيروهاي طبيعت در برابر وي از سوي ديگر باعث ايجاد تصوير ذهني خاصي در آنها شده تا آن ناتواناييها را جبران كرده و از آن پيوندهايي با طبيعت استوار كنند ( مثلن با نسبت دادن نيروهاي طبيعي و اجتماعي به خدايان خاص و تلاش جهت كسب رضايت انان با انواع هدايا و قرباني نمودن و ... ) اما شكل اين پيوندها با طبيعت در واقع بازتاب ذهني شكل پيوندهاي خود آدميان با يكديگر در هسته زندگي اجتماعي ايشان بوده است. بنابراين روبرو شدن آدمي از يكسو با نيروهاي نافرمان و بيگانه طبيعت پيراموني و از سوي ديگر پيوندها و ويژگيهاي خود زندگي اجتماعي انسانها انگيزههاي پيدايش پديدههاي ديني بشمار ميروند. دين نخستين شكل آگاهي اجتماعي از جهان پيراموني است كه منعكس كننده واقعيت زندگي اجتماعي آن انسانها در آن مرحله معين از زندگي تاريخيشان بوده است و از يكسو سيراب كننده و پاسخگوي عواطف افراد جامعه .
جهان بيني يونانيان نيز در آغاز تمدن ايشان تاكنون بارها پژوهش شده است و ميتوان ار آن تصويري واقعي بدست آورد . گسترش جهان بيني ديني يوناني از مرحله اي كه آنرا دوران افسانه ها يا مرحله ميتولوژيك مينامند تا آغاز يك جهان بيني كم و بيش عقلاني شكلهاي برجسته و مشخصي دارد كه در اينجا دو سه قرن پيش از پيدايش انديشه فلسفي درباره جهان را در بر ميگيرد.
*جهان نزد هومروس : نخستين سندي كه نمودار انديشه يونانيان درباره جهان و منشا آن است حماسه معروف ايلياد ( در يوناني ايلياس ) منسوب به شاعر بزرگ يوناي هومروس (هومر) ميباشد كه احتمالا در نيمه دوم سده دهم يا آغاز سده نهم پيش از ميلاد ميزيسته است . براي يونانيان دوره هومروس نيز جهان پيراموني و نيروهاي آن داراي تشخص بوده و به شكل خدايان تصور ميشده اند. در قلمرو خدايان نيز سلسله مراتب يافت ميشود و اين سلسله مراتب خدايان در واقع بازتاب ساختمان آريستوكراتيك جامعه آنروز ايونياست كه گفته ميشود هومروس از آنجا برخاسته است.
فرمانرواي همه خدايان زيوس (Zeus) نام دارد و در كنار وي گروه ديگري از خدايان يافت ميشوند كه كم و بيش نمايندگان مشخص نيروهاي طبيعت و نيز پيوندهاي جامعه انساني بشمار ميروند. نظريه پيدايش جهان آنچه نزد يونانيان كوسموگونيا ناميده ميشد در شعر هومروس بشكل بسيار پراكنده و بدوي آن يافت ميشود در جايي از ايلياد مي يابيم كه :
اوكئانوس ( Okeanos) زاينده خدايان است و مادر تئوس ( يا تئيس Tethus ) .
اوكئانوس همان واژه ايست كه به شكل اقيانوس يعني نماينده آبهاي زمين مشهور شده است و براي هومروس شخصيت خدايي است كه نماينده دريا يا رود عظيمي است كه مرزهاي زمين را فراگرفته است و اين را سرچشمه همه خدايان مي داند .
از ايلياد تصويري از جهان بدست ميايد كه ميتوان آنرا چنين خلاصه كرد : آسمان نيمكره درخشان و سخت است بخش زيرين آن كه تا مرز ابرها ميرسد آئر( Aer) يا هواي بخار آلود است و بخش بالاتر از آن متشكل از هواي درخشان اتشناك يا آيثر (Aither ) . زمين نيز در سطح خود ژرف است و پايينترين حد آن به تارتاروس (Tartaros) ميرسد.
ادامه دارد
پس تا بعد بدرود ..... |