با درود فراوان مکتب اتومیان – بخش5
صفات اتومها و تشكيل اشيا
اكنون بايد ديد ويژگيها و صفات اتومها چيست و چگونه چيزهاي مركب و گوناگون را تشكيل ميدهد. گزارشي از ارسطو نقل ميكند: «لوكيپوس و شاگردش دموكريتوس ميگويند كه عناصر عبارتند از پري و تهي و انها را هستنده و ناهستنده مينامد. از ايندو، هستنده پُر است و سخت، و ناهستنده تهي است و سست؛ ميگويند كه ناهستنده بهيچ روي كمتر از هستنده وجود ندارد، درست همانگونه كه خلا كمتر از جسم وجود ندارد و ايندو بعنوان ماده(هوله-هيولي) علتهاي اشياء اند. درست مانند كسانيكه گوهر اصلي(آرخه) را يكي ميدانند و چيزهاي ديگر از دگرگوني ان پديد ميايند... اينان نيز ميگويند كه اختلاف در ميان انها(اتومها) علل چيزهاي ديگر ميباشند. ايشان معتقدند كه ايا اختلافها در سه چيز است: شكل(اِسخما)، ترتيب(تاكسيس) و وضع(ثِسيس). و ميگويند كه هستنده ها فقط در صورت، تماس باهم و گرايش اختلاف دارند و از اينها صورت،شكل است، تماس باهم، ترتيب است و گرايش، وضع است. چنانكه A با N در شكل و AN با NA در ترتيب و Z با N در وضع اختلاف دارند.» بنابراين ويژگي اتومها در سه چيز است كه شكل، ترتيب و وضع انها باشد. در مورد اشكال اتومها در منابع دست اول اشاره اي نمييابيم ولي گزارشي از كيكرو(سيسرو) فيلسوف و سخنور و سياستمدار مشهور رومي ميگويد: «بعقيده دموكريتوس و لوكيپوس... اجسام كوچكي وجود دارند كه برخي صاف، برخي خشن، برخي گرد و برخي گوشه دار و قلاب مانند و برخي منحني و همچنين محدبند.» بدينسان وجود اشكال گوناگون در اتومها و حركت پيوسته انها وسيله تركيب انها باهم و تشكيل چيزهاي بيشمار ميشود. ارسطو ميگويد: «دموكريتوس و لوكيپوس ميگويند كه همه چيزهاي ديگر از اجسامي تقسيم ناپذير تركيب شوند و اينها(اتومها) در شماره و شسكل نامحدودند. و ايشان شكلها را فرض ميكنند و دگرگوني و پيدايش را نتيجه انها ميدانند، و پيدايش و تباهي در اثر بهم گرد امدن و پراكندن انها روي ميدهند و دگرگوني در اثر ترتيب و وضع انها روي ميدهد. و از انجا كه حقيقت را در پديده ها مييافتند و پديده ها متضاد و در شماره نامحدودند، ايشان نيز شكلها را در شماره بي پايان ساختند، چنانكه در اثر دگرگوني در تركيبها، يك چيز نسبت به اين و ان چيز ديگر، متضاد بنظر ميرسد و جاي خود را با افزوده شدن اندكي بر تركيب ان، تغيير ميدهد و در اثر تغيير جاي تنها يكي از اتومها، كاملن چيز ديگري نمودار ميشود. زيرا ازهمان حرفهاي الفبا، هم تراژدي و هم كمدي پديد ميايد.» نكته مهم در اينجا اينست كه براي اتوميان كيفيت و چگونگي اشيا زاييده كميت اتومهاي متشكله ان، است و دگرگوني در كميت به تغيير در كيفيت ميانجامد.(اينرا شيمي جديد تاييد كرده است. البته قابل قياس نيست.) اكنون بايد ديد، اين اتومهاي داراي اختلافهاي اصلي در شكل، ترتيب و وضع، از چه راهي و به چه وسيله اي چيزهاي مركب را تشكيل ميدهند، نخست بايد دانست كه حركت، از نظر لوكيپوس، صفت ذاتي اتومهاست. و چنانكه ارسطو ميگويد:«استاد و شاگرد به تكاپوي هميشگي معتقدند و ميگويند حركت جاوداني است. اما اينكه چرا چنين است و اگر هم چنين باشد علت ان چيست، سخني نگفتند.» پس حركت اتومها يك ضرورت و جبر است كه در اثر برخورد انها با يكديگر افزايش ميابد و سرانجام اين برخورد منتهي به تجمع و تشكيل اجسام ميشود. چنانكه سيمپليكيوس گزارش ميدهد: «اين اتومها كه در خلا بي پايان از يكديگر جدا هستند و از راه شكل، بزرگي، وضع و ترتيب باهم فرق دارند، در فضاي تهي در حركتند و در حال پيش زدن از يكديگر بهم گرد ميايند. برخي در مسيري تصادفي پراكنده ميشوند و برخي در اثر همانندي شكل، بزرگي، وضع و ترتيب انها، درهم پيچيده ميشوند و باهم ميمانند و بدينسان پيدايش چيزهاي مركب بدنبال ميايد.»
ادامه دارد... بدرود |